محل تبلیغات شما



روزای خوبی نیست.

بعد از اینکه فهمیدم رامیاریم اصفهان افتاده گفتم ایرادی نداره.وقتی گفت کد خورده سربازیم نهمیدم ینی چی؟حالا میفهم

ینی اموزش توبخانه موشکی ببینی ینی بفرستنت دم مرز و هر 45 روز بیای خونه.ینی بری با تبعیدی ها هم نشن بشی.ینی هفته ای یه بارم اب نباشه خودتو بشوری و خسرت دوش اب باشی.حسرت اب یخچای داغدستشوییاتاقی که از آجر ساخته شده باشه نه تو چادر باشیفرمانده ای که از بس اونحا بوده روانی شده.

بعد از کلی بدبهتی خدارو شکر رامیارم اومد تهران.البته 6 تومن اوفتادیم.ولی من حاضر بودم 10 تومنم بدیم.رامیار من نابود میشد.

حالا هم افتاده 3 راه شهریار و درد اینه که 36 به 12 شده و نمیتونه بره سرکار.

طلا شده گرمی 523 تومن.اخه کو تو این شرایط کار .ایدوارم این روز رد بشن.

از اومدنت خوشحالم.خدا کنه هیچ وقت ازم جدا نکننت.خدا میدونه وقتی قصر شیرین بودی چه شبایی با ترس میخابیدم.

ترس ار نبودت که نبود خودمه.تو همه آرامشمی

 


3 سال از با هم بودنمان گذشته و من هر روز پیش از دیروز بیشتر به این مسئله پی میبرم گه خدا مارو واقعا برای هم ساخته.

تو یه آقای صبوری  و من یه خانم لج باز

من یه خانم خوشگل با تو آقای خوشگل تر

تو یه آقای عاشق و من یه خانم دیونه

من یه کدبانو و تو هم یه آقای شکمو

با این که امروز سالگرد از دست دادن پدر بزرگ مهربونمه ولی خدا اگر اونو ازم گرفت تو رو بهم هدیه داده و تو شدی دنیای من.

ممنون بابت همه صبوری هات 

همه ی مهربونیات

همه ی تلاش هات و 2 شیفت وایسادنات

ممنون که همیشه پشتم وایسادی و توی همه جا باعث افتخارم شدی.تا وقتی تو رو دارم ینی دنیا رو دارم.


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها